خانه
نماز جمعه
رویدادها
احکام و استفتائات
تفسیر
تفسیر قرآن
تفسیر روزانه قرآن
تفسیر قرآن ویژه خواهران
تفسیر نهج البلاغه
داستان های کودکان و نوجوانان
مقالات
قرآن
عترت
گوناگون
حکایت ها
فرهنگی
اجتماعی
خدمات مسجد
سایر
کتب اعتقادی
سایر کتب
خانه
نماز جمعه
رویدادها
احکام و استفتائات
تفسیر
تفسیر قرآن
تفسیر روزانه قرآن
تفسیر قرآن ویژه خواهران
تفسیر نهج البلاغه
داستان های کودکان و نوجوانان
مقالات
قرآن
عترت
گوناگون
حکایت ها
فرهنگی
اجتماعی
خدمات مسجد
سایر
کتب اعتقادی
سایر کتب
احکام روزه (استفتائات روزه بر اساس فتوای مقام معظم رهبری)
احکام روزه (استفتائات روزه بر اساس فتوای مقام معظم رهبری)
احکام روزه (استفتائات روزه بر اساس فتوای مقام معظم رهبری)
احکام و استفتاء از دفتر حضرت ایت الله خامنه ای
"بسم الله الرحمن الرحيم"
احکام روزه (استفتائات روزه بر اساس فتوای مقام معظم رهبری)
منابع
: سایت دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله خامنه ای
کفّاره روزه و مقدار آن
س 801: آیا دادن پول یک مدّ طعام به فقیر تا با آن غذایی برای خودش بخرد، کافی است؟
ج: اگر اطمینان داشته باشد که فقیر به وکالت از او طعام خریده و سپس آن را به عنوان کفّاره قبول میکند، اشکال ندارد.
س 802: اگر شخصی وکیل در غذا دادن به عدهای از مساکین شود، آیا میتواند اُجرت کار و پختن غذا را از اموالی که به عنوان کفّاره به او داده شده است، بردارد؟
ج: مطالبه اجرت کار و پخت غذا برای وی جایز است، ولی نمیتواند آن را بابت کفّاره حساب نماید و یا از اموالی که باید به عنوان کفّاره به فقرا داده شود، بردارد.
س 803: زنی به علت بارداری و نزدیکی وقت زایمان، نمیتواند روزه بگیرد و میداند که باید آنها را بعد از زایمان و قبل از ماه رمضان آینده قضا نماید، اگر بهطور عمدی یا غیرعمدی تا چند سال روزه نگیرد، آیا فقط کفّاره همان سال بر او واجب است یا آنکه کفّاره تمام سالهایی که روزه را به تأخیر انداخته، واجب است؟
ج: فدیه تأخیر قضای روزه ماه رمضان هرچند به مدت چند سال هم به تأخیر افتاده باشد، یکبار واجب است و آن عبارت است از یک مدّ طعام برای هر روزی، و فدیه هم زمانی واجب میشود که تأخیر قضای روزه ماه رمضان تا ماه رمضان دیگر بر اثر سهلانگاری و بدون عذر شرعی باشد، ولی اگر به خاطر عذری باشد که شرعاً مانع صحّت روزه است، فدیهای ندارد.
س 804: زنی به علت بیماری از روزه گرفتن معذور است و قادر بر قضا کردن آنها تا ماه رمضان سال آینده هم نیست، در این صورت آیا کفّاره بر او واجب است یا بر شوهرش؟
ج: اگر افطار روزه ماه رمضان از جهت بیماری و تأخیر قضای آن هم از جهت ادامه بیماری بوده است، برای هر روز یک مدّ طعام به عنوان فدیه بر خود زن واجب است و چیزی بر عهده شوهرش نیست.
س 805: شخصی ده روز روزه بر عهده دارد و در روز بیستم شعبان شروع به روزه گرفتن میکند، آیا در این صورت میتواند عمداً روزه خود را قبل یا بعد از زوال، افطار کند؟ در صورتی که قبل یا بعد از زوال افطار نماید، چه مقدار کفّاره دارد؟
س 806: زنی در دو سال متوالی در ماه مبارک رمضان حامله بوده و قدرت روزه گرفتن در آن ایام را نداشته است، ولی در
حال حاضر توانایی روزه گرفتن را دارد، حکم او چیست؟ آیا کفّاره جمع بر او و اجب است یا فقط قضای آن را باید به جا آورد؟ تأخیر او در قضای روزه چه حکمی دارد؟
ج: اگر بر اثر عذر شرعی روزه ماه رمضان را نگرفته، فقط قضا بر او واجب است، و اگر عذر او در خوردن روزه خوف از ضرر روزه بر جنین یا کودکش بوده، باید علاوه بر قضا، برای هر روز یک مد طعام به عنوان فدیه بپردازد، و اگر قضا را بعد از ماه رمضان تا ماه رمضان سال بعد، بدون عذر شرعی به تأخیر انداخته، فدیه دیگری هم بر او واجب است یعنی باید برای هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد.
س 807: آیا رعایت ترتیب بین قضا و کفّاره، در کفّاره روزه واجب است یا خیر؟
ج: واجب نیست.
قضای روزه
س 808: هجده روز روزه به علت مسافرت در ماه رمضان برای انجام مأموریت دینی بر عهدهام میباشد، وظیفه من چیست؟ آیا قضای آنها بر من واجب است؟
ج: قضای روزههای ماه رمضان که بر اثر مسافرت از شما فوت شده، واجب است.
س 809: اگر کسی برای گرفتن روزه قضای ماه رمضان اجیر شود و بعد از زوال افطار کند، آیا کفّاره بر او واجب است یا خیر؟
ج: کفّاره بر او واجب نیست.
س 810: کسانی که در ماه رمضان برای انجام وظیفه دینی در مسافرت هستند و به همین دلیل نمیتوانند روزه بگیرند، اگر در حال حاضر بعد از چند سال تأخیر، بخواهند روزه بگیرند، آیا پرداخت کفّاره بر آنها واجب است؟
ج: اگر قضای روزه ماه رمضان را به علت استمرار عذری که مانع روزه گرفتن است، تا ماه رمضان سال آینده به تأخیر انداخته باشند، قضای روزههایی که از آنان فوت شده کافی است، و واجب نیست برای هر روزی یک مدّ طعام فدیه بدهند، هرچند احتیاط در جمع بین قضا و فدیه است. ولی اگر تأخیر در قضای روزه به خاطر سهلانگاری و بدون عذر باشد، جمع بین قضا و فدیه بر آنها واجب است.
س 811: شخصی به مدت ده سال بر اثر جهل نماز نخوانده و روزه نگرفته است، فعلاً توبه نموده و به سوی خدا بازگشته و تصمیم بر جبران آنها گرفته است، ولی توانایی قضای همه روزههای فوت شده را ندارد و مالی هم ندارد که با آن کفّارههایش را بپردازد، آیا صحیح است که فقط به استغفار اکتفا کند؟
ج: قضای روزههای فوت شده در هیچ صورتی ساقط نمیشود، ولی نسبت به کفّاره افطاره عمدی روزه ماه رمضان، چنانچه قدرت بر روزه دو ماه و یا اطعام شصت مسکین برای هر روز نداشته باشد، باید به هر تعداد فقیر که قادر است غذا بدهد و احتیاط آن است که استغفار نیز بکند و اگر به هیچ وجه قادر به دادن غذا به فقرا نیست فقط کافی است که استغفار کند یعنی با دل و زبان خود بگوید: «استغفرالله (از خداوند بخشایش میطلبم)».
س 812: من به علّت عدم قدرت مالی و بدنی نتوانستم برای انجام کفّارههایی که بر من واجب شده بود روزه بگیرم و یا به مساکین اطعام نمایم و در نتیجه، استغفار نمودم لکن به لطف الهی اکنون توان روزه گرفتن یا اطعام نمودن دارم، وظیفهام چیست؟
ج: در فرض مرقوم، انجام کفّاره لازم نیست گر چه احتیاط مستحب آن است که انجام داده شود.
س 813: اگر شخصى بر اثر جهل به وجوب قضاى روزه تا قبل از ماه رمضان سال آينده قضاى روزههايش را به تأخير اندازد، چه حکمى دارد؟
ج: فديه تأخير قضاى روزه تا ماه رمضان سال بعد، بر اثر جهل به وجوب آن ساقط نمىشود
.
س 814: فردی که به مدت صدو بیست روز روزه نگرفته، چه وظیفهای دارد؟ آیا باید برای هر روز شصت روز روزه بگیرد؟ و آیا کفّاره بر او واجب است؟
ج: قضای آنچه از ماه رمضان از او فوت شده، بر او واجب است، و اگر افطار عمدی و بدون عذر شرعی بوده، علاوه بر قضا، کفّاره هر روز هم واجب است که عبارت است از شصت روز روزه یا اطعام شصت فقیر و یا دادن شصت مد طعام به شصت مسکین که سهم هر کدام یک مدّ است.
س 815: تقریباً یک ماه روزه گرفتهام به این نیت که اگر روزهای بر عهدهام باشد قضای آن محسوب شود و اگر روزهای بر عهدهام نیست به قصد قربت مطلق باشد، آیا این یک ماه روزه به حساب روزههای قضایی که بر ذمّه دارم، محسوب میشود؟
ج: اگر به نیت آنچه که در زمان روزه گرفتن شرعاً مأمور به آن بودهاید، اعم از روزه قضاء یا مستحبی، روزه گرفتهاید و روزه قضا هم برعهده شما باشد، به عنوان روزه قضاء محسوب میشود.
س 816: کسی که نمیداند چه مقدار روزه قضا دارد و با فرض داشتن روزه قضا روزه مستحبی بگیرد، اگر معتقد باشد که روزه قضا ندارد، آیا به عنوان روزه قضا محسوب میشود؟
ج: روزههایی را که به نیت استحباب گرفته به جای روزه قضایی که بر عهدهاش هست، محسوب نمیشود.
س 817: نظر شریف جنابعالی درباره شخصی که بر اثر جهل به مسأله، عمداً روزهاش را افطار کرده، چیست؟ آیا فقط قضا بر او واجب است یا اینکه کفّاره هم باید بدهد؟
ج: اگر به سبب بیاطلاعی از حکم شرعی، کاری را انجام دهد که روزه را باطل میکند ـ مثل اینکه نمیدانست خوردن دارو نیز مانند سایر خوردنیها روزه را باطل میکند و در روز ماه رمضان دارو خورد ـ روزهاش باطل است و باید آن را قضا کند ولی کفّاره بر او واجب نیست.
س 818: کسی که در اوائل سن تکلیف بر اثر ضعف و عدم توانایی، نتوانسته روزه بگیرد، آیا فقط قضا بر او واجب است یا قضا و کفّاره با هم بر او واجب است؟
ج: اگر گرفتن روزه برای او حرجی نبوده و عمداً افطار کرده، علاوه بر قضا، کفّاره نیز بر او واجب است و اگر خوف داشته باشد که اگر روزه بگیرد مریض شود، فقط قضای روزهها بر عهده او میباشد.
س 819: کسی که تعداد روزهایی که روزه نگرفته و مقدار نمازهایی را که نخوانده نمیداند، وظیفهاش چیست؟ کسی هم که نمیداند روزهاش را بر اثر عذر شرعی افطار کرده و یا عمداً آن را خورده است، چه حکمی دارد؟
ج: جایز است که به قضای آن مقدار از نماز و روزههایش که یقین به فوت آنها دارد، اکتفا نماید، و در صورت شک در افطار عمدی کفّاره واجب نیست.
س 820: اگر شخصی که در ماه رمضان روزه دار است، در یکی از روزها برای خوردن سحری بیدار نشود و لذا نتواند روزه را تا غروب ادامه دهد و در وسط روز حادثهای برای او اتفاق بیفتد و روزه را افطار کند، آیا یک کفّاره بر او واجب است یا کفّاره جمع؟
ج: اگر روزه را تا حدی ادامه دهد که روزه بر اثر تشنگی و گرسنگی برای او حرجی شود و در نتیجه آن را افطار نماید، فقط قضا بر او واجب است و کفّارهای ندارد.
س 821: اگر شک کنم در اینکه اقدام به گرفتن قضای روزههایی را که بر عهدهام بوده، کردهام یا خیر تکلیف من چیست؟
ج: اگر یقین به اشتغال قبلی ذمّه خود دارید، واجب است به مقداری که موجب یقین به انجام تکلیف میشود، روزه قضاء بگیرید.
س 822: کسی که هنگام بلوغ فقط یازده روز از ماه رمضان را روزه گرفته و یک روز را هم در موقع ظهر افطار کرده و در مجموع هجده روز روزه نگرفته است، و در مورد آن هجده روز نمیدانسته که با ترک عمدی روزه کفّاره بر او واجب است، چه حکمی دارد؟
ج: اگر روزه ماه رمضان را از روی عمد و بدون عذر شرعی افطار کرده، باید علاوه بر قضا، کفّاره هم بدهد اعم از اینکه هنگام خوردن روزه عالم به وجوب کفّاره و یا جاهل به آن باشد.
س 823: اگر پزشک به بیماری بگوید که روزه برای شما ضرر داد و او هم روزه نگیرد، ولی بعد از چند سال بفهمد که روزه برای وی ضرر نداشته و پزشک در تشخیص خود اشتباه کرده است، آیا قضا و کفّاره بر او واجب است؟
ج: اگر از گفته پزشک متخصص و امین و یا از منشأ عقلایی دیگر، خوف از ضرر پیدا کند و روزه نگیرد، فقط قضا بر او واجب است.
مسائل متفرقه روزه
س 824: اگر زنی در حال روزه نذری معیّن حیض شود، چه حکمی دارد؟
ج: روزه با عارض شدن حیض باطل میشود و قضای آن بعد از طهارت واجب است.
س 825: شخصی از اول ماه رمضان تا بیست و هفتم ماه را در وطن خود (بندر دیّر) روزه گرفته و در صبح روز بیست و هشتم به دبی مسافرت کرده و در روز بیست و نهم به آنجا رسیده و متوجه شده که در آنجا عید اعلام شده است، او اکنون به وطن خود برگشته، آیا قضای روزههایی که از وی فوت شده، واجب است؟ اگر یک روز قضا نماید، ماه رمضان نسبت به او بیست و هشت روز میشود و اگر بخواهد دو روز قضا کند، روز بیست و نهم در جایی بوده که در آنجا عید اعلام شده بود، این شخص چه حکمی دارد؟
ج: اگر اعلان عید در روز بیست و نهم در آن مکان، به نحو شرعی و صحیح باشد، قضای آن روز بر او واجب نیست، ولی با فرض اینکه افق دو محل یکی بوده این امر کشف میکند که یک روز روزه در اول ماه از او فوت شده، لذا واجب است قضای روزهای را که یقین به فوت آن دارد، بجا آورد.
س 826: اگر روزهداری هنگام غروب در سرزمینی افطار کرده باشد و سپس به جایی مسافرت کند که خورشید در آن هنوز غروب نکرده است، روزه آن روز او چه حکمی دارد؟ آیا تناول مفطرات برای او در آنجا قبل از غروب خورشید جایز است؟
ج: روزه او صحیح است و تناول مفطرات در آن مکان قبل از غروب خورشید با فرض اینکه در وقت غروب در سرزمین خود افطار کرده، برای او جایز است.
س 827: شهیدی به یکی از دوستانش وصیت نموده که احتیاطاً از طرف وی چند روز روزه قضا بگیرد، ولی ورثه شهید به این مسائل پایبند نیستند و طرح وصیت او هم برای آنها ممکن نیست و روزه گرفتن هم برای دوست آن شهید مشقت دارد، آیا راه حل دیگری وجود دارد؟
ج: اگر آن شهید به دوست خود وصیت کرده که خودش شخصاً برای او روزه بگیرد، ورثه او در این مورد تکلیفی ندارند، و اگر برای آن فرد روزه گرفتن به نیابت از شهید مشقت دارد، تکلیف از او ساقط است.
س 828: من فردی کثیر الشک هستم و یا به تعبیر دقیقتر زیاد وسوسه میشوم، و در مسائل دینی بهخصوص فروع دین زیاد شک میکنم، یکی از موارد آن این است که در ماه رمضان گذشته شک کردم که آیا غبار غلیظی که وارد دهان من شده آن را فرو بردهام یا خیر؟ و یا آبی را که داخل دهانم کردم، خارج کرده و بیرون ریختم یا نه؟ در نتیجه آیا روزه من صحیح است یا خیر؟
ج: روزه شما در فرض سؤال محکوم به صحّت است و این شکها اعتباری ندارند.
س 829: آیا حدیث شریف کساء را که از حضرت فاطمه زهرا(سلاماللّهعلیها) نقل شده، حدیث معتبری میدانید؟ آیا نسبتدادن آن در حالت روزه به حضرت زهرای مرضیه(سلاماللّهعلیها) جایز است؟
ج: اگر نسبت دادن آن بهصورت حکایت و نقل از کتابهایی باشد که آن را نقل کردهاند، اشکال ندارد.
س 830: از بعضی از علما و غیر آنان شنیدهایم که اگر انسان هنگام روزه مستحبی به خوردن غذا دعوت شود، میتواند آن را قبول کرده و مقداری از غذا میل کند و با این کار روزهاش باطل نمیشود، بلکه ثواب هم دارد امیدواریم نظر شریف خود را در اینباره بیان فرمایید.
ج: قبول دعوت مؤمن در حال روزه مستحبی، شرعاً امری پسندیده است و خوردن غذا به دعوت برادر مؤمن هرچند روزه را باطل میکند، ولی او را از اجر و ثواب روزه محروم نمیسازد.
س 831: دعاهایی مخصوص ماه رمضان بهصورت دعای روز اول و روز دوم تا آخر ماه وارد شده است، قرائت آنها در صورت شک در صحّت شان چه حکمی دارد؟
ج: به هر حال اگر قرائت آنها به قصد رجاء ورود و مطلوبیت باشد، اشکال ندارد.
س 832: شخصی قصد داشت روزه بگیرد، ولی برای خوردن سحری بیدار نشد، لذا نتوانست روزه بگیرد. آیا گناه روزه نگرفتن او به عهده خود وی است یا کسی که او را بیدار نکرده است؟ اگر فردی بدون سحری روزه بگیرد، آیا روزهاش صحیح است؟
ج: در این مورد چیزی بر عهده دیگران نیست، و روزه بدون خوردن سحری هم صحیح است.
س 833: روزه روز سوم ایام اعتکاف در مسجدالحرام، چه حکمی دارد؟
ج: اگر مسافر باشد و قصد اقامت ده روز در مکه مکرّمه نماید و یا نذر کرده باشد که در سفر روزه بگیرد، بر او واجب است بعد از اینکه دو روز روزه گرفت، اعتکاف خود را با روزه روز سوم کامل کند. ولی اگر قصد اقامت و یا نذر روزه در سفر نکرده باشد، روزه او در سفر صحیح نیست و با عدم صحّت روزه، اعتکاف هم صحیح نیست.
رؤیت هلال
س 834: همانطور که میدانید، وضعیت هلال در آخر یا اول ماه به یکی از حالتهای زیر است:
لطفاً بیان فرمایید کدام یک از حالات سه گانه فوق را میتوان برای تعیین اول ماه به حساب آورد؟
ج: در هر سه فرض، رؤیت هلال برای اثبات حلول ماه قمری جدید از شبی که پس از رؤیت است کفایت میکند.
س 835: آیا رؤیت تصویر هلال ماه با استفاده از دوربین
CCD
و انعکاس نور و بازخوانی اطلاعات ضبط شده توسط رایانه، برای اثبات اول ماه کفایت میکند؟
ج: رؤیت با وسیله، فرقی با رؤیت به طریق عادی ندارد و معتبر است. ملاک آن است که عنوان رؤیت محفوظ باشد. پس رؤیت با چشم و با عینک و با تلسکوپ محکوم به حکم واحدند. اما در مورد انعکاس به رایانه که درآن صدق عنوان رؤیت معلوم نیست محل اشکال است.
س 836: اگر هلال ماه شوال در یک شهر دیده نشود، ولی تلویزیون و رادیو از حلول آن خبر دهند، آیا کافی است یا تحقیق بیشتری واجب است؟
ج: اگر مفید اطمینان به ثبوت هلال گردد یا صدور حکم به هلال از طرف ولی فقیه باشد، کافی است و نیازی به تحقیق نیست.
س 837: اگر تعیین اول ماه رمضان و عید سعید فطر به علت عدم امکان رؤیت هلال اول ماه به سبب وجود ابر در آسمان یا اسباب دیگر، ممکن نباشد و سی روز ماه شعبان یا ماه رمضان کامل نشده باشد، آیا برای ما که در ژاپن زندگی میکنیم، جایز است که به افق ایران عمل کرده و یا به تقویم اعتماد کنیم؟ وظیفه ما چیست؟
ج: اگر اول ماه از طریق رؤیت هلال حتی در افق شهرهای مجاوری که اتحاد افق دارند، و یا از طریق شهادت دو فرد عادل و یا از طریق حکم حاکم ثابت نشود، باید احتیاط کرد تا اول ماه ثابت شود.
س 838: آیا اتحاد افق در رؤیت هلال شرط است یا خیر؟
ج: بلی شرط است.
س 839: مقصود از اتحاد افق چيست؟
ج: منظور از آن، شهرهايى است که از جهت احتمال رؤيت و عدم احتمال رؤيت هلال يکسان باشند
.
س 840: اگر روز بیست و نهم ماه در تهران و خراسان عید باشد، آیا برای افرادی هم که در شهری مانند بوشهر مقیم هستند، جایز است افطار کنند؟ با توجه به اینکه افق تهران و خراسان با افق بوشهر یکی نیست.
ج: بهطور کلّی اگر اختلاف بین افق دو شهر به مقداری باشد که با فرض رؤیت هلال در یکی، هلال در دیگری قابل رؤیت نباشد، رؤیت آن در شهرهای غربی برای مردم شهرهای شرقی که احتمال رؤیت در آن بهطور قطع و یقین منتفی باشد، کفایت نمیکند.
س 841: اگر بین علمای یک شهر راجع به ثبوت هلال یا عدم آن اختلاف رخ دهد و عدالت آنها هم نزد مکلّف ثابت بوده و به دقت همه آنها در استدلال خود مطمئن باشد، وظیفه واجب مکلّف چیست؟
ج: اگر اختلاف دو بیّنه بهصورت نفی و اثبات باشد، یعنی یکی مدعی ثبوت هلال و دیگری مدعی عدم ثبوت آن باشد، این اختلاف موجب تعارض دو بینه و تساقط هر دو است، و وظیفه مکلّف این است که هر دو نظر را کنار گذاشته و درباره افطار کردن یا روزه گرفتن به آنچه که مقتضای اصل است، عمل نماید. ولی اگر بین ثبوت هلال و عدم علم به ثبوت آن اختلاف داشته باشند، به این صورت که بعضی از آنها مدعی رؤیت هلال باشند و بعضی دیگر مدعی عدم مشاهده آن، قول کسانی که مدعی رؤیت هلال هستند، در صورت عادل بودن، حجت شرعی برای مکلّف است و باید از آن متابعت کند، و همچنین اگر حاکم شرعی حکم به ثبوت هلال نماید، حکم وی حجت شرعی برای همه مکلفین است و باید از آن پیروی کنند.
س 842: اگر شخصی هلال ماه را ببیند و بداند که رؤیت هلال برای حاکم شرع شهر او به هر علتی ممکن نیست، آیا او مکلّف است که رؤیت هلال را به حاکم اطلاع دهد؟
ج: اعلام بر او واجب نیست مگر آنکه ترک آن مفسده داشته باشد.
س 843: همانگونه که میدانید اکثر فقهای بزرگوار پنج راه برای ثبوت اول ماه شوال در رسالههای عملیه خود بیان کردهاند که ثبوت نزد حاکم شرع در ضمن آنها نیست، بنا بر این چگونه بیشتر مؤمنین به مجرد ثبوت اول ماه شوال نزد مراجع، روزه خود را افطار میکنند؟ شخصی که از این راه اطمینان به ثبوت هلال پیدا نمیکند، چه تکلیفی دارد؟
ج: تا حاکم حکم به رؤیت هلال نکرده، مجرد ثبوت هلال نزد او، برای تبعیّت دیگران از وی کافی نیست، مگر آنکه اطمینان به ثبوت هلال حاصل نمایند.
س 844: اگر ولی امر مسلمین حکم نماید که فردا عید است و رادیو و تلویزیون اعلام کنند که هلال در چند شهر دیده شده است، آیا عید برای تمامی نواحی کشور ثابت میشود یا فقط برای شهرهایی که ماه در آنها دیده شده و شهرهای هم افق با آنها، ثابت میگردد؟
ج: اگر حکم حاکم شامل همه کشور باشد، حکم او شرعاً برای همه شهرها معتبر است.
س 845: آیا کوچکی هلال و باریک بودن و اتصاف آن به خصوصیات هلال شب اول، دلیل بر این محسوب میشود که شب قبل شب اول ماه نبوده، بلکه شب سیام ماه قبلی بوده است؟ اگر عید برای شخصی ثابت شود و از این راه یقین پیدا کند که روز قبل عید نبوده، آیا قضای روزه روز سیام ماه رمضان را باید به جا آورد؟
ج: مجرد کوچکی و پائین بودن هلال یا بزرگی و بالا بودن و یا پهن یا باریک بودن آن دلیل شرعی شب اول یا دوم بودن نیست، ولی اگر مکلّف از آن علم به چیزی پیدا کند باید به مقتضای علم خود در این زمینه عمل نماید.
س 846: آیا استناد به شبی که در آن ماه بهصورت قرص کامل است (شب چهاردهم) و اعتبار آن به عنوان دلیل برای محاسبه اول ماه جایز است تا از این راه وضعیت یوم الشک معلوم شود که مثلاً روز سی ام ماه رمضان است و احکام روز ماه رمضان بر آن مترتب شود، مثلاً بر کسی که این روز را بر اساس بیّنه روزه نگرفته، حکم به وجوب قضای روزه شود و کسی هم که به دلیل استصحاب بقای ماه رمضان روزه گرفته، بریء الذمّه باشد؟
ج: امر مذکور حجت شرعی بر آنچه ذکر شد، نیست، ولی اگر مفید علم به چیزی برای مکلّف باشد، واجب است که طبق آن عمل نماید.
س 847: آیا استهلال در اول هر ماه واجب کفایی است یا احتیاط واجب؟
ج: استهلال فینفسه واجب شرعی نیست.
س 848: آیا اول ماه مبارک رمضان و آخر آن با رؤیت هلال ثابت میشود یا با تقویم، هرچند ماه شعبان سی روز نباشد؟
ج: اول یا آخر ماه رمضان با رؤیت شخص مکلّف یا با شهادت دو فرد عادل یا با شهرتی که مفید علم است یا با گذشت سی روز و یا به وسیله حکم حاکم ثابت میشود.
س 849: اگر تبعیت از اعلام رؤیت هلال توسط یک دولت جایز شد، و آن اعلام معیاری علمی برای ثبوت هلال سرزمینهای دیگر را تشکیل دهد، آیا اسلامی بودن آن حکومت شرط است، یا اینکه عمل به آن حتی اگر حکومت ظالم و فاجر هم باشد، ممکن است؟
ج: ملاک در این مورد، حصول اطمینان به رؤیت در منطقهای است که نسبت به مکلّف کافی محسوب میشود.
س 850: خواهشمند است نظر مبارک خود را در خصوص اعتکاف در مساجد (جامع و غیر جامع) غیر از مساجد اربعه بیان فرمایید.
ج: رجائاً اشکال ندارد.
انتهای پیام
Share:
Tags:
انتخاب امتیاز ...
✰
✰✰
✰✰✰
✰✰✰✰
✰✰✰✰✰
لطفا نظر خود را بنویسید