براساس نقلي معروف از حضرت سکينه (عليهالسلام) بالاي بدن مطهّر امام حسين (عليهالسلام)، ايشان به اين اصل کلي سفارش کردند که هر حادثهٴ تلخي پيش آمد کرد، آن را بهانه کنيد و براي من اشک بريزيد: «أو سمعتم بغريب أو شهيد فاندبونى»(2)؛ «هرگاه داستان غريب يا شهيدي را شنيديد، براي مظلوميت من گريه کنيد»؛ زيرا اگر امام حسين (عليهالسلام) به خلافت ميرسيد، ديگر غريب يا شهيدي وجود نداشت.
بنابراين، اصل کلي اين است که هر حادثهٴ تلخ و ناگواري را بايد بهانه کرد و براي سالار شهيدان اشک ريخت؛ نه آنکه افراد داغديده براي تسکين عواطف و احساسات خود آن حضرت (عليهالسلام) را بهانه کنند و براي التيام زخم خويش اشک بريزند و ندبه نمايند و بين اين دو گونه عزا داري فرق وافر است؛ زيرا محصول يکي تعزيت براي حضرت امام حسين (عليهالسلام) است و نتيجهٴ ديگري تسليت براي خود؛ هر چند ممکن است بهانه قرار دادن واقعهٴ جانسوز کربلا هم بياثر نباشد.
وجود مبارک سيدالشهداء (عليهالسلام) فرمودند: «أنا قتيل العبرة»(3)؛ يعني من که به هدف اِحياي حق و اِمحاي باطل کشته شدم، بايد عَبَرات داشته باشم؛ به طوري که چشمان علاقهمندان به سالار شهيدان پر از اشک شود و آن اشکْ فراوان از شبکهٴ چشم خارج گردد و به صورت انسان عبور کند تا عَبَرات بشود.
اين سنّت حسنه، آثار فراواني دارد، از جمله اين که محبت اهل بيت (عليهمالسلام) در قلب شيعيان حضور پيدا ميکند؛ آنگاه دوست امامان معصوم (عليهمالسلام) هرگز فکر و راه و روش آنان را رها نميکند؛ زيرا رهبري جوارح به دست جانحه و دل است و زمامداري قلب را محبت به عهده ميگيرد و دلِ دوستان حسين بنعلي (عليهالسلام) جوارح را به صَوْب صراط مستقيم رهنمود ميشود.
[1] . شکوفايي عقل در پرتو نهضت حسينی، ص 233
[2] ـ مستدرک الوسائل، ج 17، ص 26.
[3] ـ بحارالأنوار، ج 44، ص 280.
انتهای پیام