از لحظات با هم بودن استفاده کنید عزت نفس کودکان شدیداً تحت تأثیر کیفیت اوقاتی است که با آن ها می گذرانید؛ نه مقدار زمانی که می گذرانید. زندگی پرمشغله باعث شده بسیاری از والدین به جای توجه به فرزندان شان تنها به این فکر کنند که کار بعدی که باید بکنند چیست. اگر کودکان اوقات باکیفیتی را در طول روز با والدین خود نگذرانند، ممکن است سوء رفتار از خود نشان دهند، چون احساس می کنند توجه منفی والدین به آن ها بهتر از بی توجهی است.
عمل بلندتر از حرف سخن می گویدآمارها نشان می دهد که کودکان در روز بیش از دو هزار درخواست دریافت می کنند که باید اجابت کنند. نتیجتاً بسیاری از آن ها دیگر گوش شنوایی برای حرف های والدین خود ندارند.
روش هایی برای احساس اقتدار و توانایی به کودکان ارایه دهید. اگر والدین چنین کاری نکنند، کودکان خود راه های نامناسبی برای احساس اقتدار خواهند یافت. بعضی روش ها برای این که فرزندان احساس اقتدار و توانایی کنند عبارتند از:نظرخواهی از آن ها، دادن حق انتخاب، کمک کردن در امور خانه (حتی در صورتی که خودتان با دردسر کم تری می توانید کارهای مزبور را انجام دهید).
از پیامدهای طبیعی استفاده کنید. بسیاری از اوقات وقتی والدین در موضوعی رأساً مداخله می کنند، فرصت های یادگیری را از فرزندان خود می دزدند. به جای عیب جویی و یادآوری های مداوم اجازه دهید پیامدهای طبیعی رفتار بچه ها با آن ها سخن بگوید.
از پیامدهای منطقی استفاده کنید.اغلب ممکن است پیامدهای طبیعی رفتارها خیلی سخت و شدید باشد یا از نظر زمانی این قدر دیر اتفاق بیفتد که از نظر تربیتی قابل استفاده نباشد. وقتی موضوع به این شکل است، استفاده از پیامدهای منطقی مؤثر است. این نکته حایز اهمیت است که حتماً پیامدهای منطقی، منطقاً با رفتاری که بچه انجام داده مرتبط باشد، تنها در این صورت پیامد منطقی می تواند از نظر تربیتی کارساز باشد. برای مثال اگر فرزندتان فراموش کرده فیلمی که از ویدیو کلوپ امانت گرفته برگرداند و یک هفته تمام نوار ویدیو روی زمین افتاده، برنگرداندن نوار تنها خشم و رنجش در فرزند ایجاد می کند، به جای آن، نوار را به کلوپ برگردانید و هزینه کرایه فیلم را از پول توجیبی او کم کنید. در این برخورد، بچه می تواند منطق نظم را بفهمد.
از درگیری بپرهیزید. اگر فرزندتان در پی قشقرق راه انداختن است تا میزان صبر و شکیبایی شما را آزمایش کند، یا بی ادبانه صحبت می کند، والدین باید اتاق را ترک کنند و بگویند" هر وقت خواستی دوباره مؤدب باشی برگرد تا صحبت کنیم". صحنه را با عصبانیت یا در حالی که شکست خورده به نظر می رسید ترک نکنید. کار انجام شده را از شخص انجام دهنده متمایز کنید. هرگز به کودکان نگویید "تو بد هستی". به جای این به کودکان کمک کنید تا متوجه شوند چه کاری از کارهای شان نادرست یا غیرقابل قبول بوده است. رفتارهای بچه ها ممکن است نادرست باشند، مهم نیست چه کاری می کنند اما کودکان همچنان نیاز دارند که دوست داشته شوند.
ثبات رأی داشته باشید، تا آخر سر حرف خود باشید. بچه ها نیاز به پیام های قاطع و صریح دارند. البته این هم مهم است که به همین اندازه بر سر حرف خودتان مصر باشید. مثلاً اگر کودکی می داند که بعد از ساعت هشت دیگر آب نبات به او داده نمی شود، مهم نیست چه قدر اخم و گریه و جنجال یا خواهش می کند، به هیچ وجه نباید بعد از ساعت هشت آب نبات داده شود. اغلب والدین به دنبال راه حل های مصلحت آمیز هستند. این کار باعث تربیت بچه هایی می شود که احساس مغلوب بودن دارند. فراموش نکنید که می خواهید کودکانتان در بزرگسالی چگونه اشخاصی باشند و در تربیت کودک متفکرانه تر برخورد کنید.
همزمان مهربان و قاطع باشید. والدین اغلب وقتی فرزندانشان درست رفتار نمی کنند یا به حرف شان گوش نمی کنند آزرده می شوند و شکیبایی خود را از کف می دهند. این حالت به آسانی به عصبانیت می انجامد.بسیار مهم است که حتماً تا حد ممکن آرام بمانید. قاطع بودن نیاز به فریاد کشیدن ندارد.
انتهای پیام